انتشار عکس قاتل تازه داماد ایرانی در امریکا / جوان سیاهپوست محمد را به گلوله بست+ تصاویر تکاندهنده
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۹۹۰۶۶
حوادث رکنا: رسانههای آمریکایی جزئیات جدیدی از قتل یک دانشجوی ایرانی به نام «محمد شریفی» که سه هفته قبل از مراسم ازدواجش در آمریکا هدف گلوله قرار گرفت را منتشر کردهاند.
به گزارش گروه حوادث رکنا، رسانههای آمریکایی جزئیات جدیدی را از نحوه قتل یک جوان دانشجوی ایرانی به نام محمد شریفی که ماه گذشته در ایالت تنسی آمریکا هدف گلوله قرار گرفت، منتشر کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبق گزارش این رسانهها، محمد ۲۴ ساله ماه پیش در روز ۱۹ فوریه (۳۰ بهمن) زمانی که برای فروش دستگاه ایکسباکس خود به یک جوان آمریکایی که در شبکههای اجتماعی خواستار خرید آن شده بود به پارکینگ آپارتمان رفت، هدف گلوله قرار گرفت و پس از رساندن به بیمارستان به دلیل خونریزی زیاد جان باخت.
سارا بلوچ، نامزد محمد شریفی، در کنار مزار او در ایالت تنسی آمریکا
سه هفته پس از این حادثه، سارا نامزد ۲۲ ساله محمد در روزی که قرار بود آنها با یکدیگر ازدواج کنند با لباس سفید عروسی بر سر مزار او رفت و با چشمانی اشکبار سفره عقد خودش را همانجا پهن کرد. رسانههای آمریکایی با انتشار تصاویر دردناکی از این مراسم (اینجا) از آن به عنوان یک تراژدی یاد کردهاند.
سارا بلوچ و محمد شریفی هر دو دانشجوی دانشگاه شهر نشویل در ایالت تنسی آمریکا بودند و قرار بود یکشنبه هفته جاری (۱۹ اسفند ۹۷) مراسم ازدواج خود را با حضور خانوادههایشان برگزار کنند اما قتل محمد در فاصلهی کمتر از سه هفته مانده به مراسم عروسی، به یکباره تمام آرزوهای سارا را بر باد داد.
سارا بلوچ در کنار مزار محمد شریفی به همراه پدر و پدر همسرش
بنابر گزارش پلیس، قاتلِ محمد یک جوان سیاهپوست ۲۰ ساله به نام «دی مارکوس وایت» است که هماکنون به جرم سرقت و قتل در بازداشت به سر میبرد.
طبق مستندات دادگاه، پلیسِ شهر نشویل آمریکا محمد شریفی را در ساعت ۱۲:۲۰ ظهر روز سهشنبه (۱۹ فوریه|۳۰ بهمن) در حالیکه در پارکینگ آپارتمانی در «هیکسون پایک» به صورت کاملا بیحرکت برروی زمین افتاده بود، پیدا کرد و او را با آمبولانس به بیمارستان انتقال داد اما تلاش پزشکان برای نجات او ثمرهای نداشت.
محل قتل محمد شریفی در شهر نشویل آمریکا
پلیس سپس اقدام به چک کردن تلفن همراه او کرد و متوجه شد که او دقایقی قبل از کشته شدن با «دیمارکوس وایت» از طریق پیامرسان فیسبوک درباره فروش یک دستگاه ایکسباکس وان به ارزش تقریبی ۲۰۰ دلار صحبت کرده است.
قاتل در بازجویی اولیه اعتراف کرده که قصد او از قرار گذاشتن با محمد شریفی سرقت ایکسباکس او بوده و به همین دلیل، پیش از سرقت یک گلوله به کمر او شلیک کرده است. «دی مارکوس وایت» سپس محل اختفای اسلحه و دستگاه ایکسباکس را نیز به پلیس نشان داد.
محمد شریفی و دیمارکوس وایت
ساعاتی بعد مشخص شد که قاتل پس از انتشار خبر قتل محمد شریفی در رسانههای محلی، لینک خبر آن را در صفحه فیسبوک خود به اشتراک گذاشته و در زیر آن شکلک خنده (ایموجی) ارسال کرده است!
منبع: رکنا
کلیدواژه: اخبار حوادث قتل عکس آمریکا مراسم دانشجوی ایرانی عکس کشف مرد فیلم دختر حادثه زن شهرستان زندگی تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۹۹۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عامل جنایت گاندی نمیدانست قاتل است | گفت و گو با متهم
همشهری آنلاین - حوادث: ظهر بیست و ششم فروردین ماه، اهالی کوچهای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس گرفتند اما زمانی که آمبولانس رسید، زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.
بررسیهای اولیه از این حکایت داشت که مقتول، زنی37 ساله بود که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بررسیها نشان میداد که قاتل فردی آشنا بود و این دو ظاهرا قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به درستی مشخص نبود که علت درگیری آنها در خیابان چه بوده است.
دستگیری در کلبه جنگلیکارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، جست و جو برای دستگیری عامل جنایت را آغاز کردند. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و به این ترتیب هویت قاتل شناسایی شد. خانواده مقتول میگفتند که وی از چند ماه قبل با جوانی به نام یاسر در ارتباط بوده و آنها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما چند وقتی می شد که با هم دچار اختلاف شده بودند.
در این شرایط بود که ماموران راهی محل زندگی یاسر در پایتخت شدند اما او ساعتی پس از جنایت، وسایلش را جمع کرده و با یک چمدان از خانه گریخته بود. با این حال جست و جو برای یافتن مخفیگاه وی آغاز شد تا اینکه چند روز قبل مخفیگاه او در یکی از روستاهای استان گلستان به دست آمد. متهم در یک کلبه روستایی مخفی شده بود که ماموران با هماهنگی قضایی راهی آنجا شدند و وی را دستگیر کردند.
متهم جوان پس از انتقال به پایتخت، به قتل زن جوان اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
نمی دانستم قاتلممرد جوان در تمام این چند روز خودش را در روستای جنگلی حبس کرده بود و از ترسش جرات نمی کرد به داخل شهر برود یا وارد فضای مجازی شود. هرچند به گفته خودش هرگز تصور نمی کرد که زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده و تبدیل به قاتل شده است. گفت و گو با یاسر را می خوانید.
انگیزه ات از قتل زن موردعلاقه ات چه بود؟
من نمی خواستم شهرزاد را بکشم و ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. خدا می داند که چقدر ناراحتم و هر شب خودم را سرزنش می کنم که ای کاش آن روز چاقو همراهم نبود. در یک لحظه عصبانی شدم و ناخواسته تبدیل شدم به قاتل.
با شهرزاد چطور آشنا شدی؟
5 ماه قبل در یک کافه او را دیدم و در همان نگاه اول عاشقش شدم. رفته رفته رابطه ما عمیق تر شد تا جایی که به او پیشنهاد ازدواج دادم. چون شهرزاد همان زنی بود که من همیشه در رویاهایم تصورش می کردم.
اما در نهایت جانش را گرفتی؟
متهم اشک می ریزد و ادامه می دهد: پشیمانم،خیلی هم پشیمانم. اشتباه کردم، ای کاش خدا به ما فرصت بازگشت به عقب و اصلاح اشتباهات بزرگمان را می داد.
برگردیم به روز حادثه ، چه شد که جان شهرزاد را گرفتی؟
شهرزاد این اواخر رفتارش با من سرد شده بود. دیگر تماس هایم را پاسخ نمی داد. جواب پیامک هایم را یک خط در میان می داد. می دانستم که دیگر نمی خواهد با من باشد. تا اینکه یک روز آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت قصد دارد به این رابطه پایان بدهم. احتمال دادم پای شخص دیگری در میان است چون قرار بود با هم ازدواج کنیم اما به یکباره اخلاق و رفتارهایش تغییر کرده بود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و می خواستم هر طور شده موبایلش را بگیرم تا آن را بررسی کنم. اما شهرزاد مقاومت می کرد. در نهایت موبایلش را گرفتم و شهرزاد به دنبالم امد تا آن را پس بگیرد. چاقو را برده بودم او را بترسانم و بتوانم با تهدید رمز گوشی را بگیرم.قصدم این بود که فقط بفهمم که آیا شهرزاد به من خیانت می کند یا نه؟ اما او می خواست گوشی را بگیرد و نمی دانم چه شد که از شدت عصبانیت چند ضربه به او زدم. اما تا روزی که دستگیر شدم نمی دانستم شهرزاد فوت شده است.
پس چرا فرار کردی؟
ترسیده بودم. یک درصد احتمال می دادم که او زنده نماند و من قاتل شده بودم. به همین دلیل فرار کردم و در این چند روز سعی کردم بیرون از خانه آفتابی نشوم. حتی گوشی موبایل ها را هم خاموش کرده بودم. با این وجود مخفیگاهم توسط پلیس لو رفت و بعد از دستگیری آنچه که می ترسیدم سرم آمد؛شهرزاد جان باخته و من تبدیل به قاتل شده بودم.
کد خبر 848122 برچسبها تهران قتل - قاتل حوادث ایران